قاعدتا این بستگی به آن دارد که ما چگونه به این مباحث مینگریم، و از چه دیدگاهی در تلاش تحلیل نیاز به فرآیند یک الفبای مشترک و فراگیر کردی هستیم. اگر سعی کنید از یک دیدگاه زبانشناسی مبانی این مباحث را شرح دهید، به روشنی متوجه خواهید شد که زبان و سیستم نوشتاری، تنها نوعی واسط برای برقراری ارتباط میان سخنگویان یک زبان معین میباشند. هنگامی که ساختار بدنهء ارتباطات دچار از همگسیختگی شده باشد، شما به آسانی به دنبال دلایل و بهترین راه حلهای احتمالی برای ساختاربندی مجدد این بدنه میگردید. این دشوار نیست که بگوییم؛ باور به ایجاد یک شناسهء معین شده برای زبان کردی (KUR, ISO-8859-1) و طرح مبانی درست تعریف شده و استوار برای سیستم آموزش ملی، هیچ نیازی به نقطه نظرات ملیگرایانه ندارد.
بسیاری از کوششهای واقع بینانه دانشپژوهان کرد در دوران شکوفایی تدوین شیوهء سیستم نوشتاری زبان کردی در دههء هزار و نهصد و بیست میلادی (1920) توسط اعراب و ترکها به دلایل مطرح کردن چنین مباحثی، ناکام ماند ( لطفا به تاریخ زبان کردی مراجعه کنید). هم اکنون سیستم نوشتاری زبان کردی در شرایطی که سیستم ارتباطات دیجیتالی تنها راه موثر برقراری ارتباط شدهاند، به چنین نوآوری نیاز دارد.
برای ملتی با سطح بیسوادی هشتاد و پنج درصد، پراکندهگی جغرافیایی در سرتاسر جهان، بدون هیچ سیستم استاندارد بایگانیسازی ملی، بدون هیچ شناسهء بینالمللی زبان، بدون هیچ سیستم استاندارد آموزش ملی، آموزش و تمرین الفبای فراگیر نوین کردی تنها روشی برای پاسخگویی به حدود چهل میلیون کردزبانی میباشد، که به دنبال ساختار آموزشیی برای سهولت بخشیدن در امر آموزش و تداوم زبان کردی میباشد. این مجموعه کمبودها در مجامع کرد زبانان را میتوان به یک فرصت تاریخی برای بازسازی بدنهء سیستم نوشتاری زبان کردی و آموزش درست، مبدل کرد.
آنچه کردها در تجربهء نسبتا اندکشان در فرآیند یادگیری به دست آوردهاند، میتواند در بهبودی گزینش این سیستم نوشتاری نوین در مدت زمانی کوتاهتر در دوران یک انتقالی مفید واقع شود. برای رسیدن به این هدف عمدهترین گروهی که مطرح هستند، نسل نوینی از کردها میباشند که به جامعهء در حال حاضر با سطح بیسوادی بالا میپیوندند، و لزا به ابزار موثری برای خودآموزی توسط مدارس و دانشگاههای الکترونیکی از طریق اینترنت _www _ نیاز دارند. بیایید به کردی بنویسیم و بگذاریم زبان کردی به سخنگویانش خدمت کند.