Sat, 17/05/2008 – 13:53 — Admin
زبان، ابزار عمده ء بشر برای برقراری ارتباط با یکدیگر می باشد. زبان در شکل اصلی خویش به صورت محاوره ای می باشد، اگرچه می تواند به انواع دیگر رسانه ها از قبیل نوشته منتقل گردد. در صورت نبود ابزار محاوره ، برای مثال در برخورد با افراد ناشنوا، ابزار بصری مانند زبان اشاره می تواند مورد استفاده قرار گیرد. برجسته ترین خصوصیت زبان آن است که پیوند میان علائم زبانی و معنایشان قراردادی می باشد: هیچ دلیل دیگری به غیر از عرف وجود ندارد که “Seg” سگ در کردی باید “Seg” خوانده شود، و در واقع زبانهای دیگر از نامهای متفاوتی استفاده می کنند . ( برای مثال در اسپانیایی پڕو، در روسی سوباکا، و در ژاپنی اینو) زبان محاوره ای انسان مرکب از اصواتی است که به تنهایی معنایی ندارند. اما می توانند با اصوات دیگر برای خلق نهادهای معنادار، ترکیب شوند. اگر چه /ب/، /آ/ و /د/ خودشان معنایی ندارند، اما ترکیبشان به صورت “باد” دارای معنا می باشد. زبان همچنین به وسیلهء قواعد پیچیدهای مشخص میشود که از طریق آنها عناصر _ معمولا کلمات_ در ساختارهای پیچیده تری به نام عبارات ترکیب می شوند و این ساختارها به نوبهء خود نقش عمده ای در ساختار جملات ایفا می کنند.
آواشناسی یا فونتیک، بخش مرتبط با خصوصیات فیزیکی اصوات در دانش زبانشناسی میباشد و خود به سه زیر بخش تقسیم می شود: آواشناسی طرز گفتار، چگونگی تولید اصوات توسط دستگاه آوازی (حنجره و تارهای صوتی) انسان را شرح می دهد. آواشناسی آکوستیک یا دانش اصوات ، امواج صوتیی را که توسط دستگاه آوازی انسان تولید می شوند، مورد مطالعه قرار می دهد. آواشناسی حس شنوایی، چگونگی دریافت اصوات گفته شده توسط گوش انسان را بررسی می کند. فنولوژی یا صدا شناسی، برعکس به خصوصیات فیزیکی اصوات مرتبط نمی باشد، بلکه ترجیحا با چگونگی عملکرد آنها در یک زبان مشخص سروکار دارد. مثال زیر تفاوت بین فونتیک و فونولوژی را مشخص می سازد.
در زبان انگلیسی ، هنگامی که حرف “کی” (معمولا توسط حرف “سی” تلفظ شده) در آغاز یک کلمه قرار می گیرد ، بعنوان مثال در کلمهء Cut ، به وسیلهء دم ( پوف کردن یا بیرون دادن نفس ) تلفظ می شود. هرچند، هنگامی که در انتهای یک کلمه قرار گیرد ، بعنوان مثال در کلمهء Tuck ، از عمل دم استفادهای نمی شود. در فونتیک، حرف “کی” تلفظ شده توسط دم و حرف “کی” تلفظ شده بدون استفاده از دم دو صدای مجزا هستند. اما در زبان انگلیسی این صداهای متفاوت، کلمهای را از کلمهء دیگر متمایز نمیسازند و سخن گویان به زبان انگلیسی تا زمانی که به آنها تذکر داده نشود ، از وجود تفاوت فونتیکی بی اطلاع هستند. همچنین زبان انگلیسی از نظر فونولوژی یا صدا شناسی، حرف “کی” تلفظ شده با استفاده از دم و حرف کی تلفظ شده بدون استفاده از دم را از هم مجزا نمی سازد. اما از طرف دیگر زبان هندی از این تفاوت صوت برای معین ساختن کلماتی از قبیل kal به معنی زمان _که دارای حرف کی تلفظ شده بدون استفاده از دم می باشد_ و khal به معنای پوست _که در آن kh معرف حرف “کی” تلفظ شده با استفاده از دم می باشد _استفاده می کند. به همین دلیل در زبان هندی حرف کی تلفظ شده با استفاده از دم و حرف “کی” تلفظ شده بدون استفاده از دم، هم از نظر صداشناسی (فنولوژی) و هم از نظر آواشناسی (فونتیک) مجزا هستند.