گویشهای زبان کُردی
"عاملی اساسی و بسیار شگفت آور، که همبستگی باستانی کُردها را نشان میدهد، زبان آنهاست، که با وجود گویشهای مختلف، هنوز از جهت اصوات و دستور زبان، زبانی واحد و ایرانی است. اگرچه تا اندازهای با زبان بزرگ ایرانی تفاوت دارد." ۱
گویشهای زبان کُردی
"عاملی اساسی و بسیار شگفت آور، که همبستگی باستانی کُردها را نشان میدهد، زبان آنهاست، که با وجود گویشهای مختلف، هنوز از جهت اصوات و دستور زبان، زبانی واحد و ایرانی است. اگرچه تا اندازهای با زبان بزرگ ایرانی تفاوت دارد." ۱
زبان کُردی گویشهای گوناگونی دارد که با یکدیگر تفاوت دارند. اما این بدان معنا نیست که به این ترتیب (با داشتن گویشهای مختلف) از زبانهای دیگر دنیا، جدا مانده است. کسانی که با زبان و دانش زبان شناسی سر و کار دارند، به خوبی آگاهند، که حتا پیشرفته ترین زبانهای دنیا دارای گویشهای متنوع هستند.
نزدیکترین زبان به کُردی، فارسی است. آیا این زبان فاقد گویش است؟ دکتر معین در دیباچه ای که بر برهان قاطع نوشته، بیش از پنجاه گویش را برشمرده است.۲ زبان انگلیسیای که در لندن، ولز و اسکاتلند با آن تکلم میکنند تابدآن حد با یکدیگر تفاوت دارند، که میتواند کسانی را که در آن جا انگلیسی آموختهای، سردرگم کند.
اگر وجود گویش در زبانهای دیگر نشانهای طبیعی باشد، در زبان کُردی این طبیعی بودن به اوج خود میرسد. چرا که برخی زبانها، با وجود خدمات بیشماری که به خود و زبانهای همتای خود کردهاند، هم چنان دارای گویشهای متنوعند. دیگر چگونه میتوان انتظار داشت که زبان کُردی با این همه تنگنا، وضعی بهتر از آن چه اکنون دارد، داشته باشد. وجود گویش در زبان معلول عواملی است که شاید برخی با کوشش افراد برطرف شوند، اما به باور من برخی از این عوامل چنین نیست، که در شرایط کنونی و یا در آیندهی نزدیک، بتوان ازقید آنها رها شد. فراتر از این میتوانم ادعا کنم که نه تنها زبان کُردی، بلکه پیشرفته ترین زبان زندهی روی زمین نیز توان آن که خود را از قید گوناگونی گویشها رهاسازد، ندارد. من اگر شاهد آن نبودم که برخی از محققان کرد، از گویشهای زبانمان همچون مصیبتی بزرگ و نقصی غیر قابل رفع یاد می کنند؛ اینگونه اظهار نظر نمیکردم. از میان برداشتن گویش های مختلف زبانمان؛ کاری نیست که چون ضرورتی ملی فراروی اندیشمندان و پژوهشگران خود قرار دهیم؛ بلکه آنچه همانند یک ضرورت، آن هم ضرورتی بزرگ و رسالتی خطیر خود را نشان میدهد؛ ایجاد یک زبان نوشتاری واحد است که، هم چنان که پیش از این نیز در جای دیگری از این پیش گفتار به آن اشاره کردم؛ از آغاز سدهی بیستم تاکنون گامهای بزرگی در این راه برداشته شده است. موسسات مختلفی برای زبان کُردی تاسیس شده است که خدمات شایانی از آنها انتظار میرود تا در برابر این وظیفهی ملی به انجام رسانند. اینک با گذشتن از این مقوله به موضوع تنوع گویشهای زبان کُردی باز می گردم.
گفتیم که زبان کُردی گویشهای مختلفی دارد وپیدایش گویشهای گوناگون هم عللی دارد که پرداختن به آنها در حوصلهی این مقاله نیست. تنها یک علت هست که به زعم من تاثیر شگرفی بر پیدایش این گویشها دارد و ممکن است که اصلا درمورد زبانهای دیگر صدق نکند، یا منشا تاثیر قابل توجهی نبوده باشد، و بدین جهت تنها از همین علت سخن می گویم. لیکن فعلا اجازه دهید پیش از این ببینیم گویشهای زبان کُردی کدامند. چرا که بعداً سراغ علل پیدایش آن ها خواهیم رفت. در مورد زبان کُردی دیدگاههای گوناگونی ارائه شده است و هر کس به شیوهای با آن مواجه شده است، اما از دیدگاه من بخش عمدهی آن چه تاکنون در بارهی گویشهای زبان کُردی ارائه شده، به نحوی متاثر از اراء و اندیشه های شرق شناسان فرنگی بوده است، و آن چه از همهی این بررسیها و تلاشهای بی وقفهی اندیشمندان به دست میآید، آن است که؛ پژوهشی همه جانبه در مورد همهی گویشهای زبان کُردی نیاز است، که تاکنون انجام نگرفته است. چرا که اکثر این پژوهشگران در خارج زیستهاند، و با وجود تلاشهای فراوان؛ با روح زبان و لحن و آهنگ واقعی گفتگوی صحیح آشنا نبوده، و آن را به خوبی درنیافتهاند. هم چنین برای پژوهش در مورد یک گویش؛ به اندکی گوش دادن و دقت درآن گویش بسنده کرده و جنبه های دیگر آن را نادیده میانگاشتهاند. بنابراین آن چه در مورد هر گویش به ذهنشان می رسیده، تنها میتوانسته یک جنبه از جنبههای آن را بازگو کند. به همین دلیل اغلب کارهایشان ناتمام میمانده و برخی اوقات محققان را گمراه و گاهی نیز مخاطب را سردرگم میساختهاند. با این همه انکار نمیتوان کرد که شیوهی پژوهش و روش کار آنان بسیار پسندیده و با ارزش بوده است، و اگر اهل همان زبان، راه و شیوهی آنان را در پیش میگرفتند، نتایج به دست آمده هزار چندان می بود.۳
نظر دکتر مکری در این مورد کاملا صائب است که؛ اگر دانش پژوهان کُرد به شیوهی فرهنگ شناسان پا به میدان نهند و دربارهی گویشهای زبان کُردی ویا هر موضوع دیگری به تحقیق پردازند. به شرط آن که خود را از تاثیر فکر و اندیشهی فرنگیان برحذر دارند و به تحقیقاتی میدانی دست زنند، به چنان نتایجی دست خواهند یافت که بسیار ارزشمندتر از نتایجی خواهد بود که دانشمندان فرنگی به دست آورده اند . اگر برای دوری جستن از اطناب نبود، در بارهی نکاتی سخن میگفتم که ممکن است هریک از آگاهترین شرق شناسانرا، چنان به خطا برد که بدون هیچ نظر بدی به نتیجهای غلط دست یابد.
اینک ببینیم گویشهای زبان کُردی کدامند. اگر به حوزهی گشترش و قلمرو زبان کُردی دقت کنیم، از نظر شیوهی گفتگو و سخن گفتن به سه منطقهی جداگانه برخواهیم خورد.
1. از کرانه ی دریاچهی ارومیه ودقیقا از حد فاصل مناطق "دیزه دولی" و "سیندوس" خط بریدهای را آغاز و پس از عبور از پشت "اشنویه" آن را به شمال "رواندز" متصل میکنیم، و پس از آن به سمت مغرب، تا رسیدن به "اکیری" ، "دهوک" ، "زاخو" و "شینگار" وعبور از حد واسط "قمیشلی" و"هسکه" امتداد میدهیم، و پس از گذشتن از جنوب"دربازیه " مستقیما به "آفرین" و "کوه کورمانجا" وصل میکنیم.
2. همچنین با خط بریدهای از ناحیهی غرب "همدان" آغاز و پس از گذشتن از ناحیهی شمال "کرمانشاه" آن را تا کرانهی دجله امتداد میدهیم .
تقسیم بندی گویشهای اصلی زبان کُردیاین دو خط بریده همهی مناطقی را که در آنها به زبان کُردی تکلم میشود به سه بخش تقسیم میکند که در هر بخش آن یکی از گویشهای زبان کُردی مسلط است.
1. گویش شمالی (بالایی): در شمال خط یکم واقع واین زیر گویشها را در بر میگیرد؛ هرکی، شکاک، جلالی (بایزیدی )، هکاری، بوتی، جزیری، افرینی، دمبلی، بادینی.
2. گویش میانی: در جنوب خط اول و شمال خط دوم واقع و با خطی پررنگ مشخص میشود که به آن سورانی میگویند. اما در حقیقت سورانی زیر گویشی از گویش میانی است. دراین ناحیه این زیر گویش ها وجود دارند؛ مکریانی، سورانی، سلیمانی، جافی، سنندجی، گروسی ، و…
3. گویش جنوبی (پایینی): درجنوب خط دوم گویش جنوبی (پایینی ) گویش مسلط است که این زیر گویشها را دربر می گیرد؛ کرمانشاهی، کلهری، کلیایی، پیروندی، لَکی، لُری کوچک (فیلی و یا پهلی ).
4. گورانی (اورامی ) و زازایی (دیمیلی): در حوزهی گسترش گویشهای شمالی و میانی زبان کُردی، دومنطقهی دوردست تحت نفوذ زبان کُردی وجود دارد که با وجود دوری از یکدیگر، به آسانی میتوان تشخیص داد که گویشهای آنها از اساس یکی هستند. این دو گویش یکی زازایی (که دیمیلی هم گفته می شود) و پیش از محدودهی شمال و گورانی است. و دیگری گورانی و در منطقهی میانی است. گورانی بیشتر به نام اورامی شناخته شده است. چرا که بزرگترین حوزهی گسترش آن منطقهی اورامان است. علاوه براین در "ریژاو " و "کنوله"۴ و در میان قبایل "باجلان" و "زنگنه" و "شبک " هم با آن تکلم میشود. زازا هم در" پالو"، " کور " و – "چبخچور " در "بیروه" – گسترش یافته است .
لُری در بخش پایینی حوزه ی زبان کُردی قرار می گیرد. در بارهی این زیر گویش اراء مختلفی ارائه شده است. شرف الدین خان بدلیسی، در شرف نامهی خود آن را یکی از چهار گویش بزرگ زبان کُردی معرفی کرده است. برخی از پژوهشگران وشرق شناسان فرنگی و ایرانی آن را گویشی از گویشهای زبان فارسی میدانند. دکتر "کمال فواد" نظر دیگری دارد و میگوید؛ ازحیث دستور زبان، لُری زبان خاص منطقهی جنوب غربی ایران قلمداد میشود، امٌا فارسی نیست بلکه زبانی مستقل است. بخش اول آن بختیاری از حیث زبان کُردی نیست و از حیث نژادی نیز خود را کُرد نمیدانند. اما بخش دوم آنها، خصوصا در عراق به خاطر برخی دلایل تاریخی و سیاسی واجتماعی از حیث نژادی خود را از کُردها جدا نمیدانند و از حیث زبان نیز در نتیجهی آمیختگی با کُردها بسیاری اداب کُردهای شرقی را اخذ کرده اند.۵
این موضوع – که لُری، کُردی است یا خیر – مو ضوعی است نیازمند بررسی علمی و بدور از احساسات و تعصبات نژادی و بدور از تاثیر و شهرت فلان شرق شناس فرنگی یا دانشمند غیر فرنگی. پژوهشی که کُردمابی کورکورانه باعث خلط مبحث درآن نشود و با تشابه چند واژه کُردی و لُری، لُری را کُردی نکند. و نیز آن چنان تحقیقی که، آنچه را که تنها به خاطر تشابه درچند واژه یا شیوه بکار گیری آنها با زبان فارسی، این شبهه را _ که فلان شرق شناس و زبان شناس چنین گفت _ القا می کند؛ به نظری قطعی و مسلم بدل نکند، که امکان تجدید نظر در آن نباشد و به یکباره لُری را از کُردی جداسازد. کوتاه سخن آن که؛ بررسی این موضوع نیازمند پژوهشی میدانی است.
برگرفته از: قاموس زبان کُردی، عبدالرحمن ذبیحی چاپ؛ ۱۹۸۸
منابع و توضیحات:
- 1. پروفسور مینورسکی؛ کُردها نوادگان مادها، ترجمه؛ دکتر کمال مظهر احمد ،مجلهی انجمن دانش پژوهی کُرد، جلد یکم، سال- ۱۹۷۳- بغداد، صفحهی ۵۶۳
- 2. دکتر معین ؛ برهان قاطع ، جلد یکم ، صفحات ۳۷ تا ۴۱
- 3. محمد مکرِی؛ گورانی یا ترانههای کوردی، تهران، نشر دانش، ۱۹۵۷ ، صفحهی ۸
- 4. دکترکمال فواد؛ گویشهای زبان کُردی و زبان ادبی و نوشتاری، مجلهی انجمن دانش پژوهی کُرد، شمارهی ۴ – سال ۱۹۷۱- بغداد، صفحهی ۲۲
- 5. دو منطقهی کوچک در محدودهی گویش جنوبی
تهیه و نوشتن با الفبای واحد زبان کُردی توسط "دیلان روشنی"
ترجمه از زبان کُردی به پارسی از آقای "علی اشرافی"